به‌نام غیرت ناب مدافعان حرم | گزارش شهرآرانیوز از مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهدای مشهدی مدافع حرم در مشهد + فیلم آیت‌الله علم‌الهدی: جوهره اصلی مقاومت، ایمان به خداست | ترویج فحشا، راهبرد دشمن برای تضعیف غیرت انقلابی تولیت آستان قدس رضوی: آموزه‌های قرآن را در زندگی عینیت دهیم آثار اجرای عدالت در کلام فاطمه‌زهرا (س) تلاش با چاشنی علم و عشق | با چه کار‌هایی می‌توانیم به امام عصر (عج) نزدیک شویم نشست ادبی «کلمات ملکوت» در مشهد برگزار شد بخش عمده‌ای از شعر فارسی، شعر آیینی است برفی که بر رکوع نشست بنده خدا، عیسی مسیح (ع) | مروری بر روایات به جامانده از امام رضا (ع) پیرامون پیامبری که مبشر بود کربلای ۴؛ این حماسه ماناست پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، پنجشنبه در مشهد تشییع می‌شود سومین اجتماع بزرگ دختران سلیمانی در مشهد برگزار خواهد شد برگزاری جشن تکلیف دانش‌آموزان مشهدی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) + فیلم (۴ دی ۱۴۰۳) برگزاری مراسم وداع با پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، در حرم امام‌رضا(ع) لزوم تعامل و همگرایی دستگاه‌های اجرایی ستاد خدمات سفر خراسان رضوی برای خدمات‌رسانی شایسته به زائران رضوی و مسافران نوروزی رابطه تعقل با سخن گفتن امروز را غنیمت بدان! | درباره جایگاه و اهمیت بهره‌مندی از نعمت عمر در کلام اهل‌بیت (ع) وقتی شیطان با «واجب» ما را از عمل به «اوجب» بازمی‌دارد! ۸ زندانی جرائم غیرعمد به همت خادمان بارگاه منور رضوی آزاد شدند
سرخط خبرها

من از خیلی نزدیک، دورم آن‌ها از خیلی دور، نزدیک اند

  • کد خبر: ۸۳۰۲۴
  • ۱۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۴
من از خیلی نزدیک، دورم آن‌ها از خیلی دور، نزدیک اند
سیدجواد اشکذری - دبیر ضمایم روزنامه شهرآرا

یکم| چشم باز کردم، شهری را دیدم که حرم آقا حریم دل انگیز مسلمانان جهان است و گوش هایم صدای قلب آدم‌های بسیاری را می‌شنود که از سراسر دنیا برای وجود آقای بی نظیر حرم می‌تپد.

چشم باز کردم، شهری را دیدم که در تفکر مسلمانان نمی‌خوابد و نگین جهان اسلام است و گوش هایم مدهوش زمزمه‌های عاشقانه مردم دنیاست.

چشم باز کردم، دل تنگی‌های همه آدم‌هایی را دیدم که نمی‌شناسمشان و گوش هایم شنیدند همه دلبری‌های نوای دل انگیز نقاره‌های شفا را.

دوم| من در این شهر مقدس بزرگ شدم و رشد کردم، اما نه چشم هایم دیدند و نه گوش‌هایم شنیدند همه وجود مشهد الرضا (ع) را. من از خیلی نزدیک دیدم و شنیدم، اما نفهمیدم کجا نفس می‌کشم!

سوم| چشمم را بستم تا با خود بیندیشم کجای این شهر ایستاده ام و گوش هایم چرا صدای ناله‌های شوق را خوب نمی‌شنوند!

چشمم را بستم تا ببینم که آیا شهروند خوبی برای آقای این شهر بوده و هستم و چرا باید گوش هایم به همهمه دور از حرم عادت کنند!

چشمم را بستم تا بیندیشم که چرا با وجود آقا، احساس تنهایی می‌کنم و گوش هایم گم شده اند در هیاهوی دنیای بدون معنویت!

چهارم| من کر شدم و کور از هر آنچه باید ببینم و هر آنچه باید بشنوم! نمی‌دانم شهروند مشهدالرضا (ع) یعنی چی؟ چرا سمفونی نقاره‌های عشق دیگر مرا به شوق نمی‌آورد؟ چرا با وجود یک حرم و یک حریم، تا این اندازه ناآرامم؟ چرا چشم و گوش نبستم به همه دل بستگی هایم، تا دل تنگی وجود حرم در وجودم را احساس کنم؟ چرا چشم و گوش بسته ام و نمی‌بینم و نمی‌شنوم و درک نمی‌کنم همسایگی آقا را؟

نمی‌دانم چرا در شهر آقا، کودکان کار برای لقمه‌ای نان قدم می‌زنند؟ چرا برخی در فقر بی کران، برای حفظ آبرویشان می‌جنگند؟ چرا باید ببینیم این همه بی مهری مردان و زنان شهر و جدایی در محضر دور از حرم؟ چرا حاشیه‌ها این قدر نزدیک و متن این قدر دور؟ چرا من خیلی از نزدیک «مشهد»، «آقا»، «حرم»، «فرهنگ»، «معنویت»، «انسانیت» و... را درک نمی‌کنم، ولی مردمانی هستند که خیلی دورند و از فرسنگ‌ها در خوان پربرکت و کرامت آقا معیشت می‌کنند و احساس آرامش و خوشبختی می‌کنند؟

پنجم| در شهری زندگی می‌کنم که نگین مِهر و مُهرش، به نام آقاست که جهان، دل تنگ زیارت اوست، ولی من چقدر از خودم و خودش دورم. آن‌ها فرسنگ‌ها نزدیک اند و من فرسنگ‌ها دور. او غریب نیست و جهان تمام قد ایستاده و برایش دلبری می‌کند و من غریبم که نمی‌دانم کجاست مشهد الرضا (ع)!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->